اهل بيت

استخلاف:

به معناي كسي را جانشين خود كردن و جايگزين نمودن است.

خداوند ان گروه از شما را كه خدا باور و درست كردارند وعده داده كه در زمين  جايگزين(كفار و بد كاران )سازد*

چنان چه پيش از اين نيز كساني(بني اسرائيل)را جايگزين (جباران)ساخت.

بعضي گفته اند:اين ايه مربوط به مهدي موعود ع است كه اخبار متواتره از ظهورش خبر داده و فرموده كه زمين را پر از عدل و داد مي كند*همان طور كه پر از ظلم و جور شده باشد ومرا به رسول خدا ص و ائمه ع است.

استضعاف:

به معناي ناتوان شمردن و حقير داشتن است.خداوند در قران كريم وعده داده كه مي خواهيم بر تحقير شدگان در زمين منت نهاده  و ايشان را به پيشوايي برسانيم و وارث پيشينيانشان كنيم.

بسياري گفته اند تحقق اين وعده الهي*در زمان ظهور حضرت مهدي ع خواهد بود.(مستضعفين)

اسدي:

از القاب((عثمان بن سعيد))نائب اول امام زمان ع بود.

اسرافيل:

به زبان سرياني*به معناي بنده ي خداست.از نخبه ملائكه است و ازهر ملكي به خداوندمتعال*نزديك تر.او مراقب لوح است و چون خداوند*چيزي را در لوح ثبت كند*وي بر ديگر ملائكه ابلاغ مي كند.

اونيز متصدي صور مي باشد كه به امر خداوند در ان بدمد.طبق روايت امام محمد باقر ع :هر گاه قائم ع ظهور كند*خداوند او را با فرشتگاني ياري مي كند....واسرافيل از طرف چپ حضرت حركت مي كند.

اسراء:

((اسرئ))به معناي به شب راه رفتن است.هفدهمين سوره قران ومكي است.از امام صادق ع روايت شده هركس اين سوره را در هر شب جمعه تلاوت نمايد*نمي ميرد تا اين كه حضرت حجت ع را درك كندواز جمله ياران ان حضرت باشد.

اشتراط الساعه:

به معناي(نشانه هاي بر پايي قيامت)است.در منابع روايي*از برخي نشانه هاي ظهوربه عنوان نشانه هاي بر پايي قيامت ياد شده است.مانند:خروج دجال*اشكار شدن خورشيد در ناحيه مغرب*نزول عيسي ع از اسمان و...

پيامبر ص مي فرمايند::ده چيز پيش از بر پايي قيامت*ناگزير رخ خواهد داد:

1)خروج سفياني و دجال.2)پيداشدن دود و چهارپا.3)خروج قائم.4)طلوع خورشيد از مغرب وفرود امدن حضرت عيسي ع از اسمان.5)فرورفتن(در زمين)در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرة العرب.6)اتشي كه از انتهاي عدن بر مي خيزد ومردمان را به سوي صحرا محشرمي كشاند. 7) فتح يآجوج ومآجوج .8)خروج دابة الارض .9)دخان*طوفان يا گردباد.10)خسفي در مشرق *خسفي در مغرب  و خسفي در جزيرة العرب .برابر اين حديث*خروج سفياني و دجال* طلوع خورشيد از مغرب و....از نشانه هاي قيامت است و حال ان كه در روايات ديگر*ان ها به روشني از نشانه هاي ظهور معرفي ده اند.البته همه اين رخدادها كه از وقوع ان ها خبر داده شده*چه به عنوان نشانه هاي ظهور و چه به عنوان نشانه هاي قيامت*پيش از بر پايي قيامت هر چند با فاصله زياد بر پا خواهند شد.براين اساس*همه نشانه هاي ظهور به گونه اي نشانه هاي قيامت هم هستند.(البته يكي از نشانه هاي حتمي قيامت ظهور حضرت مهدي ع است)

اشعيا:

يكي از پيامبران بني اسرائيل است كه به امدن عيسي ع و محمد ص بشارت داد.(شعيا)نيز گويند ونسبش به حضرت سليمان ع مي رسد.

اصحاب حضرت:

همان 313 نفري هستند كه امير مؤمنان و امام صادق ع انان را پرچمدار ياوران ان گرامي تعبير كرده اند.اين بيانگر اين است كه انان داراي توانايي ها*كار ارايي ها*اگاهي ها*كفايت ها*مديريت ها وصلاحيت هاي لازم وبالايي براي فرماندهي و سازمان بخشيدن به نيرو هاي طرفدار حق اند.

نوشته شده در سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:17 توسط سپهر|

:امام صادق فرمود:ابليس تا اسمانهي هفتگانه بالا مي رفت و از اخبار اسماني باخبر مي شد چون عيسي به دنيا امداز سه اسمان منع گرديد و انگاه كه پيامبر ص ولادت يافت*از تمام اسمانها منع شد.

۲:در همان لحظه ي ولادت تمام بتها به رو بر زمين افتادند.

۳:ايوان كسري(پادشاه عجم) بلرزيد و چهرده كنگده ان فرو ريخت.

۴:درياچه ي ساوه كه سالها ان را ميپرستيدند*فرو رفت و خشك گرديد.

۵:در بيابان سماوه(محلي بين كوفه و شام)كه سالهاي طولاني اب در ان يافت نمي شد سيل جاري شد.

۶:اتشكده فارس كه هزار سال روشن بود خاموش شد.

۷:طاق كسري از ميان شكافت و دو نصف گرديد و اب دجله در ان نفوذ كرد.

۸:نوري در ان شب ظاهر گرديد واز سمت حجاز حركت كرد و تا شرق عالم منتشر شد.

۹:تختهاي پادشاهان جهان واژگون و سرنگون گشت.

10:تمام پادشاهان جهان در ان روز تا شب لال شدند و در بهت و حيرت به سر بردند.

11:سحر ساحران باطل گشت و علم پيشگويان از انان اخذ شد.

12:امنه ميگويد:((كودكم در حالي بادست خويش از زمين خوردن خود جلوگيري مي كرد*به دنيا امد.پس سر خود را به سوي اسمان بر افراشت*ناگاه نوري از حضرتش ساطع شد به گونه اي كه همه جا را روشن نمود. در ان حال صدائي را شنيدم كه مي گفت((تو سرور ادميان را به دنيا اوردي*او را محمد ص بنام)).

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:42 توسط سپهر|

امام صادق ع فرمود:تدبير وبرنامه ريزي در زندگي از دين است.

امام علي ع فرمود: ان چه را كه از عمر توباقي مانده است*درياب ومگو فردا وپس فردا*زيرا پيشينيان تو به اين سبب هلاك شدند كه تكيه بر ارزو ها كردند وامروز وفردا نمودند*تا ان كه فرمان خدا{مرگ}ناگهان فرارسيد در حالي كه غافل بودند.

امامصادق ع فرمود:برنامه ريزي نيمي از زندگي است.

امام علي ع فرمود:برنامه ريزي پسنديده همراه با قناعت از ثروت زيادي كه با اسراف همراه  است بهتر است.

امام علي ع فرمود:عاقل كسي است كه يك نفس{يك لحظه}به كار بدون فايده نمي پردازدو جيزي را كه همراهش باقي نمي ماند گرد نمي اورد.

امام علي ع فرمود:تاكاري را خوب نسنجيده اي به ان اقدام نكن.

امام علي ع فرمود:تامل كن تا دور انديش باشي هنگامي كه جوانب كار روشن شد*قاطعانه ان را انجام بده.

امام رضا ع فرمود :هركس راه را از روي برنامه وراهش بجوييد*نلغزد واگر هم لغزيد برنامه ريزي  به كمكش مي ايد.

امام علي ع فرمود:پيروزي بادور انديشي{برنامه ريزي}‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍واراده پايدار  به دست مي ايد.

امام علي ع فرمود:هركس فرصت را غنيمت شمرد*از اندوه درامان است.

امام صادق ع فرمود:با در دست داشتن فرصت موجود*در انتظار فرصت كاملي در اينده باشد*روزگار همان فرصت را نيز از او بر بايد*زيرا كار ايام غارت است وراه وروش زمان از دست رفتن است.

امام علي ع فرمود:ميانه رو ونظم *كم را زياد مي كند.

امام علي ع فرمود"پايداري وقوام زندگي به برنامه ريزي نيكوست و وسيله رسيدن به ان*مديريت صحيح است.

امام علي ع فرمود:عاقبت انديشي پيش از عمل تو را از پشيماني در امان دارد.

امام علي ع فرمود:نداشتن برنامه صحيح در زندگي*نياز مندي وفقر به بار مي اورد.

امام علي ع فرمود:بزرگترين دليل بر خردمندي*برنامه ريزي پسنديده است.

امام رضا ع فرمود:بكوشيد زمانتان را به 4بخش تقسيم كنيد:1:زماني براي مناجات با خدا-2:زماني برايتامين معاش-3:زماني براي معاشرت با برادران ومعتمداني كه عيب هايتان را بر شما مي شناسانند ودردل شما را دوست دارند*4:وساعاتي براي لذت هاي حلال و با بخش چهارم توانايي انجام دادن3بخش ديگر را بدست مي اورد.

امام باقر ع فرمود:مبادا فرصت هاي به دست امده را از دست بدهي كه در اين ميدان ان كه وقت را ضايع كند*زيان مي بيند.

امام حسن ع مي فرمايد:اي پسرم!از ان چه در دست داري براي ان  چه در پيش داري بهره گير*زيرا مؤمن توشه بر مي داردوكافر خوشگذراني مي كند.

رسول خدا ص فرمود:هركس دري از خير به رويش گشوده شد*بايد ان را غنيمت بشمارد*زيرا نمي داند چه موقع در به رويش بسته مي شود.

امام علي ع فرمود:هركس به چاره انديشي و برنامه ريزي بر نخيزد*سختي ها او را به ايستادن وادار كنند.

اميرمؤمنان ع  فرمود:اندازي گيري كن*سپس ببر*بينديش.سپس بازگو و برنامه ريزي كن سپس به كار اقدام كن.

اميرمؤمنان ع  فرمود:ان كس كه به امور غير مهم خود را مشغول سازد*مهم تر را از دست مي دهد.

امام رضا ع فرمود:حقيقت ايمان بنده ايبه كمال نمي رسد*مگر اين كه سه خصلت دراو باشد1:دين را درست و كامل بفهمد-2:در زندگي خوب برنامه ريزي كند-3در برابر بلا ها برد بار باشد.

امام علي ع فرمود:در ان چه فراهم مي اوري مانند هيزم چين شب وگرد اورنده كف روي سيل نباش{كه از خود اختياري ندارد وديگري او را مي برد}

امام علي ع فرمود:هركس بدون عاقبت انديشي در كارها دست به كاري زند*خود را گرفتار سختي ومصيبت ها كرذه است.

رسول اكرم ص فرمود:{درصفوف نماز جماعت}منظم باشيذ*زيرا بي انضباطي صفوف دل هاي شما را هم دچار اختلاف مي كند.

 

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:38 توسط سپهر|

امام باقر ع فرمود:به شرق وغرب جهان برويد*هيچ دانش صحيحي نخواهيديافت*مگر ان كه از ما خاندان پيامبرصادر شده است.

امام صادق ع  فرمود:ان كس در ميان غفلت زدگان ذاكر خداي عزوجلباشد همانند كسي است كه در ميان فراريان در راه خدا نبرد كند.

امام علي ع  فرمود:هر گفتاري  كه ذكر خدا در ان نباشد لغو  وباطل است.

رسول اكرم ص  فرمود:هر چيزي كليدي دارد وكليد اسمان ها گفتن لا اله الا الله است.

رسول اكرم ص فرمود:ذكر خدا از صدقه دادن بهتر است.

رسول اكرم ص فرمود:به هر كس كه زبان ذكر گو كرامت شده تمامي خوبي هاي دنياو اخرت به او ارزاني گرديده است.

امام علي ع فرمود:براستي خداي سبحان ذكر و ياد خود را صيقل وروشنايي دل ها قرار داده است.

امام علي ع فرمود:ذكر خدا با عقل همدمي مي كند.

امام علي ع فرمود:بر تو باد بر ذكر خدا*زيرا ذكر او روشنايي قلبهاست.

رسول خدا ص فرمود:به راستي زياد حرف زدن غير از ياد خدا قساوت قلب مي اورد.

امام علي ع فرمود:ذكر گفتن سينه را فراخ مي كند.تحمل انسان زياد مي شود.

امام صادق ع فرمود:اگر اندوه و نگراني ها تو را احاطه كرد  يا حاكم بر شما شد لا حول ولا قوه الا با لله بگو.

امام علي ع فرمود:سبحان الله گفتن نيمي از ميزان راپر مي كند*و الحمدالله گفتن تمام  ميزان اعمال را سر شار مي سازد*و الله اكبر گفتن فاصله ي ميان اسمان و زمين را از نيكي لبريز و پر مي سازد.

رسول اكرم  ص فرمود:بسيار لا حول ولا با لله بگوييد كه ان از گنجهاي بهشت است.

رسول اكرم ص فرمود:هر ساعتي كه بر ادميزاد بگذرد ودر ان ساعت ياد خدا نباشد در روز قيامت حسرت ان را خواهد خورد.

رسول خدا  ص فرمود:خداي تعالي فرموده  است:لا الله الا الله قلعه و حصار من است  و كسي كه وارد حصار من شود از عذابم ايمني دارد.

اما صادق  ع  فر موذند:برترين اعمال ياد كردن خداي عزوجل در هر حال است.

امام صادق ع فرمود:شيعيان ما كساني هستنذ كه در خلوت*فراوان ياد خدا كنند.

رسول اكرم  ص فرمود:ذكر پنهاني را كه فرشتگان محافظ نشنوند هفتاد برابر برتر از ذكري است كه انان مي شنوند.

امام صادق ع مي فرمايد:گرامي ترين *افريدگان خدا كسي است كه بيشتر به ياد خدا باشد.

امام صادق ع مي فرمايد:با قلب وزبان خود به ياد خدا باش.

امام صادق ع مي فرمايد:كسي كه دعا كند و ياد پيامبر ص را نكند دعا از روي سرش تجاوز نمي كند* ولي هنگامي كه ياد پيامبر كند دعايش بالا مي رود.

رسول اكرم ص مي فرمايد:هر كس كه چهل حديث از سيره وسنت من حفظ كند روز قيامت شفيع او خواهم شد.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:36 توسط سپهر|

امام علي ع فرمود:بدانيد كه گناهان*اسبان چموشي هستند كه گناهان بر ان ها نشسته ولگامها يشان رها شده است .پس سوارانشان را در اتش مي افكنند.

امام علي ع فرمود:گناهان دردند و داروي انها  استغفار است و شفايش به اين است كه به گناه باز نگردي.

رسول خدا  ص مي فرمايد:هر كس از نافرماني خدا خود داري كند*مانند كسي است كه در راه خدا جهاد كرده است.

امام كاظم ع مي فرمايد:گناهان اندك را كم مشماريد*زيرا همين گناهان اندك روي هم جمع مي گردند وزياد مي شوند.

امام رضا ع مي فرمايد:گناهان كوچك راه هايي به سوي گناهان بزرگند.

امام علي ع مي فرمايد:ازمندي*تكبر وحسادت*انگيزه هاي فرورفتن در گناه اند.

رسول اكرم ص مي فرمايد:گناه براي غير گناه كار نيز شوم است*زيرااگر گناهكار را سرزنش كند*به همان گرفتار  شود*اگر از او غيبت كند گنهكارشود و اگر به گناه رضايت دهد*در ان شريك شود.

امام صادق ع مي فرمايد:بزرگترين گناه شش چيز است1:شرك به خدا-2:نافرماني پدر ومادر-3:خوردن مال يتيم از روي ستم-4:خوردن ربا پس از امدن دليل وحجت-5:كشتن كسي كه خداوند خون او را حرام كرده-6:نسبت دادن زنا بر زن پاكدامن وفرار كردن از ميدان نبرد.

امام علي ع مي فرمايد:بزرگترين گناه نزد خدا گناهي است كه كننده اش بر ان اصرار كند.

امام صادق ع مي فرمايد:تاثير كار زشت در گناهكار*سريع تر از تاثير كارد در گوشت است.

امام علي ع مي فرمايد:هيچ نعمتي وهيچ خرمي زندگي  اي زايل نشد*مگر به سبب گناهاني كه مرتكب شدند.

امام علي ع فرمود:خوشبخت ترين مردم كسي است كهبراي لذت باقي دست از لذت فاني {گناه}بردارند.

امام رضا ع  فرمود:هر گاه بندگان گناه جديدي بياورند كه قبلا ان را انجام نمي دادن*خداوند هم بلا هاي جديدي براي انان مي اورد كه قبلا از ان اگاه نبو دند.

امام علي ع  فرمود:به سبب گناه*جلوي روزي بنده گرفته مي شود.

امام صادق  ع فرمود:هرگاه ادمي گناه كند*نقطه اي سياه در دلش  نمودار مي گردد*اگر توبه كند*سياهي محو مي شود واگر به گناهان بيفزايد*ان سياهي بيشتر مي شود.

اما صادق ع فرمود:هيچ چيز بيشتر از گناه *دل را تباه نمي كند.

امام صادق ع  فرمود:ادمي مرتكب گناه مي شود ودر اثر ان از نماز شب محروم مي شود.

امام علي ع فرمود هر كه نافرماني خدا كند مقامش پست و خوار گردد.

امام صادق ع فرمود:دوزخ سراي جباران و سركشان ستمگر است وجايگاه هر تند خوي خشني و هر متكبرمغروري است.

رسول اكرم ص فرمود:هرگاه مؤمن گناه كند*به سبب گناهان گرفتار فقر مي شود.اگر ان فقر*گناهانش را پاك نكرد به بيماري مبتلا شود*واگر ان هم گناهش را نزدود*به ترس از تعقيب قدرت محاكمه گرفتار ايد*واگر اين نيز گناهش را پاك نكرد*هنگام مردن به سختي جان دهد تا ان كه سرانجام خدا را بدون گناهي كه سبب ان باز خواست شود*ديدار كند ودستور رسدكه او را به بهشت برند.

امام رضا ع فرمود:هركه نمي تواند كاري كند كه به سبب ان گناهانش زدوده شود*بر محمد وخاندان او بسيار صلوات بسيار درود فرستد*زيرا صلوات زياد گناهان را كاملا ريشه كن مي كند.

امام صادق ع فرمود:همانا صله رحم ونيكوكاري*حسابرسي را اسان مي كند واز گناهان مصون مي دارد.

امام صادق ع فرمود:كسي كه از گناهان كبيره دوري گزيند*خداوند تمام گناهان او را مي امرزد.

رسول اكرم ص فرمود:هركس كار زشت ياگناهي تمايل دارد براي او پيش بيايد واز ترس خدا از ان دوري گزيند*خداوند اتش را به او حرام مي كند.

رسول اكرم ص فرمود:هر كه از ترس خدا دست از نافرماني خدا بردارد*خداوند او را در روز قيامت خشنود مي سازد.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:33 توسط سپهر|

بسم رب الحسين

مقتل ابو مخنف متوفي157 ه ق

صبح روز عاشورا:

ابومخنف از عبدالله بن عاصم از ضحاك بن عبدالله مشرقي نقل كرد:

وقتي كه شنبه روز عاشورا عمر سعد نماز صبح را خواند همراه با گروهي از لشگريان بيرون امد.البتهبه  ما رسيده كه عاشورا جمعه بوده.

ترتيب صفوف لشگر دشمن

فضل بن خديج از محمد بن بشر از عمرو حضر برايم نقل كرد كه عمر سعد عبدالله بن زهير ازدي را فرمانده سپاه مدينه و عبد الرحمان بن ابي سبرت جعفي را سرگروه قبيله مذحج و اسديان (اهل كوفه) و قيس بن اشعث بن قيس را فرمانده گروه ربيعه و كنده و حر بن يزيد رياحي را فرمانده گروه تميم وهمدان قرار داد.و همگي غير از حر بن يزيد در كشتن حسين شركت داشتند.فرمانده طرف راست سپاهش عمرو بن حجاج زبيدي و طرف چپش شمر بن ذي الجوشن ضبابي و بر سوارگان شبث بن ربعي رياحي را قرار داد.و پرچم را به ذويد غلامش سپرد.

امدن شمر نزد خيمه ها:

عبدالله بن عاصم از ضحاك بن عبدالله مشرقي برايم گفت:

هنگامي كه لشگر دشمن به طرف ما امد اتشي را كه ما بخاطر جلو گيري از حمله از پشت سر در پشت خيمه ها ميان خند بر افروختيم ديد.ناگهان مردي غرق ذر سلاح از ميان ان اسب خود را تاخت و جلو امد.بدون اينكه با ما حرفي بزند جلو رفت و از خيمه ها بازديد كرد پس چيزي جز زبانه هاي اتش كه از ميان هيزم ها بر ميخواست نديد.پس بازگشته و با صداي بلند فرياد زد :اي حسين عجله كردي به سوي اتش پيش از قيامت.

حسينفرمود:اي فرزند بز چران تو سزاوار تري از من به ورود در اتش.

تقاضاي مسلم بن عوسجه:

اي پسر رسول خدا جانم به فدايت.ايا با تير ان را نشانه بگيرم.

حسين ع فرمود:به سوي او تير نينداز كه من دوست ندارم شروع كننده ي جنگ باشم.

خطبه ي اول امام ع :

اي مردم گفتار مرا بشنويد و درباره ي من شتاب نكنيد تا شما را انگونه كه شايسته است مو عظه كنم  و انگيزه خود را از امدن به سويشما برايتان روشن كنم.

اگر عذرم را پذيرفتيد و گفتارم را تاييد كرديد و انصاف داديد رستگار باشيد  و شما را بر من هيچ دليلي بر جنگيدن نيست.

اگر نپذيرفتيد و انصاف نداديد ((پس فكر خود و معبودهيتان را جمع كنيد پس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند (تمام جوانب كارتان را بنگريد) سپس به حيات من پايان دهيد و مهلتم ندهيد))(يونس:71) ((ولي و سرپرست من خدايي است كه اين كتاب را نازل كرده و او همه ي صالحان را سرپرستي مي كند)) (اعراف :196)

گريه زنان :

وقتي خواهران و دختران حسين ع اين گفتار را شنيدند فرياد زدند و گريه سر دادند و صدايشان به شيون و زاري بلند شد.

پس عباس بن علي برادرش و فرزندش علي (اكبر) را فرستاد تا انان را ساكت كنند پس فرمود: به جانم سوگند كه گريه بسيار در پيش دارند.

چون زنان ارام شدند حمد و ثناي خداوند را بجاي اورد و خدا را به انچه كه شايسته او بود ياد نمود و بر  پيامبر ص و ملائكه  و انبيا و خداوند درود فرستاد.

(ضحاك گويد )به خدا سوگند قبل از او و بعد از او هيچ گوينده اي را نديدم كه بليغ تر از او سخن بگويد.

دنباله ي خطبه :

پس فرمود:

اما بعد درباره ي نسب من فكر كنيد كه من كيستم؟ به خود اييد و خويشتن را سرزنش كنيد بنگريد ايا بر شما رواست  كشتن من و شكستن حرمت من؟

ايا پسر دختر پيامبر شما و فرزند جانشين و پسر عموي او نيستم؟ كسي كه نخستين ايمان اورنده بود به خدا و تصديق كننده ي رسول خدا ص وانچه كه از سوي پروردگارش اورده بود.

ايا حمزه سيد الشهدا عموي پدرم نيست؟

ايا جعفر طيار شهيد كه خدا در بهشت دو بال به او داد عموي من نيست؟

ايا اين سخن درباره ي من و برادرم  حسن ع از رسول خدا ص به شما نرسيد كه فرمو:(اين دو سيد و سرور جوانان اهل بهشت هستند؟)

اگر گفتار مرا تصديق كرديد كه حق و درست است به خدا قسم از ان وقتي كه دانستم خدا دروغگو را دشمن مي دارد هر گز دروغ نگفتم.

اگر گفتار مرا قبول نداريد به راستي در ميان شما افرادي هست كه اگر اين مطلب را از انان بپرسيد به شما خبر مي دهند.

از جابر بن عبدالله انصاري يا ابو سعيد خدري يا سهل بن سعد ساعدي يا زيد بن ارقم يا انس بن مالك بپرسيد اينان به شما خبر مي دهند كه اين گفتار از رسول خدا ص درباره ي من و برادرم حسن ع را شنيدند ايا اينها شما را از ريختن خون من باز نمي دارد؟

كلام شمر :پس شمر گفت : از روي حرف بي عقيده خدا را عبادت كنم اگر بدانم تو چه مي گويي!حبيب بن مظاهر گفت : قسم به خدا كه مي بينم خدا را بر هفتاد گونه حرف و ترديد مي پرستي و من گواهي مي دهم كه تو راست مي گويي كه نميفهمي حسين ع چه ميگويد  قطعا خدا بر قلب تو مهر زده است.

دنباله خطبه:

پس حسين ع به انها فرمود : اگر در اين گفته رسول خدا ص شك داريد در اين هم كه من پسر دختر پيامبر شما هستم هم شك داريد.

به خدا قسم در شرق و غرب عالم پسر دختر پيغمبري غير از من نيست نه از شما نه از غير شما تنها من پسر دختر پيامبر شما هستم.

به من بگوييد ايا كسي از شما را كشته ام كه ميخواهيد به قصاص او مرا بكشيد يا مالي را نابود كرده ام يا به شما زخمي زده ام كه مي خواهيد قصاص بگيريد .

پس صدا زد : اي شبث بن ربعي! اي قيس بن اشعث ! اي يزيد بن حارث ! ايا شما به من نامه ننوشتيد كه ميوه ها رسيده باغها سبز شده و جويبارها پر اب شده و اگر بيايي بر لشگرياني مجهز وارد مي شوي پس بيا.

گفتند :ما ننوشتيم!!

فرمود: سبحان الله بله قسم به خدا شما نوشتيد  سپس فرمود: اي مردم اگر از من بدتان مي ايد پس رهايم كنيد تا به سوي جاي امني در روي زمين بروم.

اعتراض قيس :

پس قيص بن اشعث گفت  : چرا بر حكم پسر عمويت (يزيد) گردن نمي نهي كه جز انچه كه دوست داري از انها نمي بيني و از جانب انها به تو مكروهي نميرسد !

پس حسين فرمود : تو برادر برادرت (محمد اشعث ) هستي ايا مي خواهي كه بني هاشم  بيش از خون مسلم بن عقيل از تو بخواهند ؟ نه قسم به خدا  دستم را مانند ذليلان در دست انها قرار نمي دهم و همچون بندگان اقرار (بندگي) به انها نمي كنم.

بندگان خدا !((من پروردگار خود و پروردگار شما پناه مي برم از اينكه مرا متهم كنيد)) ( دخان:20)

((من به پروردگار خود و شما پناه ميبرم از  شر هر متكبري كه به روز حساب ايمان نمي اورد )) ( غافر:27)

پس شترش را خواباند و به عقبه بن سمعان دستور داد تا پاي شترش را ببندد.

خطبه زهير بن قين:

اي اهل كوفه شمارا از عذاب خدا مي ترسانم. و ...به خدا قسم ياري حسين از عبيدالله  سزاوار تر است ...شما از اين پسر و پدر در دوران حكومتشان جز شرارت و بدي نديدي ... به خدا قسم ياري بسر فاطمه ص از ياري پسر سميه سزاوارتر است...سپس اهل كوفه به ان ناسزا گفتند و براي عبيدالله دعا كردند و گفتند تا حسين را  نكشيم يا تسليم نزد عبيدالله نبريم از اينجا نمي ريم... .

عكس العمل شمر:

تيري به جانب  او انداخت و گفت: ساكت شو خدا صداي تو را ببرد ما را با پر حرفيت خسته كردي .

جواب زهير : اي پسر مردي كه بر پاشنه ي خود بول مي كرد خطاب من با تو نيست تو فقط چارپايي هستي و... .

جسارت شمر :

شمر گفت : خدا تو و مولايت را پس از ساعاتي خواهد كشت.

كلام زهير :

مرا از مرگ مي ترساني !قسم به خدا مرگ همرا حسين ع نزد من بهتر از جاودانگي با شماست و... .

تشبيه به مومن ال فرعون :

پس مردي زهير را صدا زد  و گفت: اب عبدالله ع به تو مي گويد برگرد قسم به جان من كه مانند مومن ال فرعون كه قوم خود را اينگونه نصيحت  كرد وابلاغ نمود تو نيز اينها را نصيحت كردي  و خوب به انها رساندي اگر نصيحت و ابلاغ فايده اي داشته باشد .

حالات حر:

...خود را بين بهشت و جهنم مخير ميبيند ... .

توبه حر :

...نزد امام امد و توبه كرد ... امام توبه اش را پذيرفت و گفت تو حر هستي همانطور كه مادرت نامت را نهاده و...

خطبه حر :

...اي اهل كوفه مادرتان در سوگ عزايتان بنشيند  ايا حسين ع را نزد خود دعوت كرديد تا اينكه نزد شما امد حال او را رها و تسليم نموديد ...با او اظهار جان نثاري ميكنيد  سپس بر او ميتازيد كه او را بكشيد و...

يزيد بن زياد مهاصر:

از كساني بود كه همراه عمر سعد همراه بود و به جنگ حسين ع امد پس چون عمر سعد نپذيرفت شروط حسين را به طرف حسين ع امد .

شروع جنگ اولين تير را براي شروع جنگ عمر سعد براي شروع جنگ انداخت و...

ابتدا يسار ازاد شده ي زيار بن ابي سفيان و سالم ازاد شده ي عبيدالله بن زياد بيرون امدند و مبارز طلبيدند كه جفتشان به دست عبدالله كلبي از سپاه امام حسين ع به درك واصل شدند.

حمله اول

عمرو بن حجاج از طرف راست سپاه بود به طرف چپ سپاه حسين حمله كرد كهكه سپاه حسين ع با نيزه و تير عده اي را كشته و زخمي كردند.

جسارت ابن حوزه

كه بعد از جسارت امام نفرينش كرد در اين هنگام اسب چموشي كرد ان را به زمين زد پايش در ركاب ماند او را كشاند تا سرش به سنگ و درختي زد و مرد.

مباهله برير

ابتدا يزيد بن معقل را از لشگر عمر سعد كشت وسپسرضي بن منقد عبدي از لشگر عمر سعد درگير شد انگاه پس از ساعتي كشتي برير بر روي سينه اش نشست  رضي فرياد بر اورد كجاييد يارانم؟پس كعب بن جابر ازدي با نيزه به برير حمله كرد و ان را در پشت او قرار داد.

پس انقدر دو نفري با شمشير وي را زدند تا او را كشتند.

عمرو بن قرطه

نفر بعدي بود كه از سپاه امام كشته شد

جسارت برادر عمرو بن قرظه

او كه نامش علي و در سپاه عمر سعد بود به امام جسارت كرد و به طرف ايشان حمله كرد .

نافع بن هلال در ميان راه نيزه به او زد كه به زمين خورد و يارانش امدند و او را برداشته و بردند واز مرگ نجات دادند.

مبارزات حر

يزيد بن سفيان به سوي او بيرون امد كه بدون مهلت به دست حر كشته شد.

نافع بن هلال

نافع مردي از سپاه عمرسعد به نام مزاحم بن حريص را كشت .

دستور حلات دسته جمعي

عمرو بن حجاج فرياد زد و گفت اي بيخردان شما در تن به تن حريف نيستيد دسته جمعي حمله كنيد كه عمر سعد نيز او را تاييد كرد... .

حمله دوم

كه  حجاج كه در كنار فرات است حمله كرد كه چند تن از جمله مسلم بن عوسجه را كشتند كه قاتل او عبدالرحمان بجلي و مسلم بن عبدالله ضبابي بودند.

حمله سوم

شمر كه سمت چپ لشگر عمر سعد بود بر سمت راست لشگر حسين ع حمله كرد كه با ايستادگي لشگر امام مواجه شد وهاني بن ثبيت حضرمي و بكير بن حي تميمي بر عبدالله كلبي حمله كردند و او را كشتند.

حملات اصحاب حسين ع

سواران ايشان كه 32 تن بودند بر بر دشمن تاختند وقتي عرزه بن قيس فرمانده سواران كوفه ديد كه سپاهش دارد ميپاشد عبدالرحمان بن حصن را به سوي عمر سعد فرستاد و گفت:مگر نمي بيني امروز اين سپاه اندك چه شكستي براي ما پديد اورد؟پياده و تير انداز بفرست.

عمر سعد به شعبث بن ربعي گفت او عذر اورد سپس حصين بن تميم را با 500 نفر فرستاد پس تا نزديك حسين رفتن ولي با تير اندازي ياران حسين ع بر گشتند.

حمله به خيمه ها

تا به هنگام ظهر دشمن از يك سو توان حمله داشت چون خيمه ها به هم متصل بود .پس خواستند خيمه ها را بكنند چون نشد توسط ياران حسين ع محافظت ميشد پس انها را اتش زدند.

همسر كلبي كنار جسد شوهر

كه جواني به اسم رستم به دستور شمر او را كشت.

حمله شمر

به خيمه امام حمله كرد و خواست خيمه را با اهلش بسوزاند  كه امام بر سرش فرياد زد و او را منع كرد از اين كار.

كشته شدن اصحاب

در اين موقع زهير بن قين با ده نفر از يارانش به شمر و يارانش حمله كرد و انان را از خيمه ها دور نمود و ابو عزه ضبابي كه از ياران شمر بود را كشتند.انگاه مردم زيادي به ياري شمر امدند و تك تك ياران حسين را كشتند .

وقت نماز

امام در خواست كرد تا قدري وقت دهند تا نماز بگذارند.

مقابله حصين با حبيب

حبيببن تميم به ابوثمامه گفت:نماز شما قبول نيست.حبيب بن مظاهر گفت:اي خر!گمان ميبري نماز خاندان رسول خدا قبول نيست و نماز شما قبول است.اين دو بايك ديگر درگير شدند كه حصين فرار كرد.

شهادت حبيب بن مظاهر

رجز حبيب :به خدا سوگند اگر ما به اندازه ي شما يا بخشي از شما بوديم شما پشت مي كرديد و ميرفتيد و ... در اخر پس از جنگي سخت مردي از بني تميم كه او را بديل بن صريم از قبيله بني عقفان مي گفتند به او حمله كرد و نيزه را در بدنش فرو كرد وحبيب افتاد خواست بر خيزد كه حصين بن تميم شمشير بر سرش فرود اورد و بر زمين غلطيد.

حسين در سوگ حبيب

فرمود:خود و محافظ يارانم را در پيش خدا ذخيره مي نهم.

شهادت حر

پس او و زهير بن قين جنگ شديدي با دشمن كردند و هر كدام گير مي كرد ديگري به ياريش مي رفت.تا اينكه پادگان دشمن به حر بن يزيد حمله كردند و او را به شهادت رساندند.

شهادت ابو ثمانه

پسر عمويش كه با او دشمن بود وي را كشت.

نماز خوف

سپس نماز ظهر را خواندند كه حسين ع نماز خوف با انان خواند پس بعد از ظهر جنگ شدت گرفت تا به حسين ع رسيد.

شهادت سعيد بن عبدالله

پس سعيد بن عبدالله حنفي در پيش روي حسين ع ايستاد و خود را هدف تير ها قرار داد تا افتاد.

شهادت زهير بن قين

جنگ شديدي كرد پس به دست كثير بن عبدالله شعبي و مهاجر بن اوس به او حمله كردند و او را كشتند.

شهادت نافع بن هلال

تير انداز ماهري بود و تيرهايش اسمش را نوشته بود بغير از انهايي كه مجروح كرده بود دوازده نفر را كشت.پس ضربتي به دستش خورد و شكست و اسير شد و به دست شمر كشته شد.

پس از ان عبد الله و عبدالرحمان غفاري دو پسر عزره انصاري وپس از ان دو جوان جابري به نام سيف بن حارث بن سريع و مالك بن عبد سريع كه دو پسر عمو بودن و پس از ان حنظله شبامي و پس از ان شوذب غلام عابس بن ابي شيب شاكري و پس از ان عابس به ميدان رفت كه همگي بسيار جنگيدند تا شهيد شدند. البته عابس مبارز طلبيد و چون كسي ياراي مقابله با او نداشت به دستور عمر سعد سنگبارانش كردندو سپس عابس زره كلاه خود خود را در اورد و سپس حمله كرد.يكتنه دويست تن را به عقب ميراند پس انان محاصره اش كردند تا به شهادت رساندنش.

 

ضحاك مشرقي

چون ديد حسين ع ياري جز اهل بيت و سويد ندارد به امام كفت طبق قرارمون من ميروم وقتي ياري نداشتي و سپس فرار كرد و جان به در برد.

شهادت يزيد بن زياد كندي جنگيدتا شهيد شد و پس از ان عمروبن صيداوي و جابر بن حارث سلماني و سعد غلام عمرو بن خالد و مجمع بن عبدالله عائذي مردانهجنگيدند تا شهيد شدند.بعد سويد رفت.

شهادت علي اكبر

اولين شهيد از فرزندان ابوطالب بود پسر حسين ع و مادرش ليلي دختر لبي مره بن عروه بن مسعود ثقفي بود.

پس او دوبار حمله كرد وكشتار بسيار كرد در بار دوم مره بن منقذ با نيزه به او زد و چون به زمين افتاد لشگر او را دوره كردند و به شهادت رساندند.

عبدالله بن مسلم

با دو تيري كه عمرو بن صبيح صدامي به سويش انداخت به شهادت رسيد.

عون بن عبدالله بن جعفر

به دست عبدالله بن قطبه طائي به شهادت رسيد.

محمد بن عبدالله بن جعفر

به دست عامر بن نهشل تيمي به

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:27 توسط سپهر|

و......

اثار دعاي فرج:

1.فرمايش حضرت ولي عصر ع :بسيار دعا كنيد براي تعجيل فرج كه فرج شما در ان است.

2.اين دعا سبب  زياد شدن نعمت ها است.

3.اظهار محبت قلبي است-ونشانه انتظار است.

4.زنده كردن امر اِِِِِِِئمه اطهار ع ومايه ناراحتي شيطان لعين ونجات يافتن از فتنه هاي اخر زمان است.

5.اداء قسمتي از حقوق ان حضرت*كه اداء حق هر صاحب حقي*واجب ترين امور است.

6.تعظيم خداوند و دين خداونداست.

7.حضرت صاحب الزمان ع  درحق او دعا مي كندو شفاعت ان حضرت در قيامت شامل حال او مي شود.

8.شفاعت پيغمبر ان شاء الله شامل حالش مي شود.

9.مايه استجابت دعا مي شود.

10.اداء اجر رسالت و دفع بلا است.

11.سبب وسعت روزي وامورزش گناهان مي شود.

12. سبب تشرف ديدار در بيداري يا خواب مي شود.

13.سبب رجعت به اين دنيا در زمان ظهور ان حضرت مي شود.

14.فرج مولايمان حضرت مهدي زودتر واقع مي شود.

15.سبب طولاني شدن عمر مي شود.

16. سبب هدايت به نور قران مجيد است.

17.به ثواب طلب علم نائل مي شود.

18.از عقوبت هاي اخروي ان شاء الله در امان مي ماند.

19.هنگام مرگ به او مژده مي دهند و با نرمي رفتار مي كنند.

20.دردرجه حضرت علي ع قرار مي گيرد.

21.از محبوب ترين افراد در نزد خدا مي گردد.

22.ثواب كمك به مظلوم را دارد.

23.پاداش خونخواهي ابي عبدلله را دارد.

24.نور او نيز براي ديگران-روز قيامت-درخشان مي گردد.

25.هفتاد هزار گناهكار را شفاعت مي كند.

26.بي حساب وارد بهشت مي شوند.

 27.از تشنگي روزقيامت در امان مي ماند

28.دربهشت جاودان است.

29.ماية خراش روي ابليس و مجروح شدن دل او مي شود.

30.از نيكان مردم پس ازائمه اطهار ع مي شود.

31.از كساني خواهد بود كه خداوند در بهشت به او حكومت مي دهد.

32.مانند ثواب همة بندگان  به او مي رسد.و...

اثر ظهور:

اثاري كه در روايات براي قيام موعود  اخر الزمان بر شمرده شده است:

1.ثروت ها به طور مساوي تقسيم مي شود:هنگامي كه به واسطه ظهور امام زمان ع دنيا پر از عدالت شود*ثروت هاي جهان به طور مساوي تقسيم خواهند شد*چنان چه امام محمد باقر ع فرمودند:وقتي قائم ما اهل بيت قيام كند*ثروت را مساوي تقسيم مي كند و عدالت را بين مردم پياده مي كند.

2.رضايت وخوشنودي همگاني است:رسول اكرم ص مي فرمايد:ساكنان اسمان*مردم زمين*پرندگان هوا*درندگان صحرا و ماهيان دريا ها*همه و همه از او خوشنود خواهند شد.

3.فقر و بينوايي ريشه كن خواهد شد:در پرتوي عدالت حضرت بقية الله ع *عموم مردم بي نياز خواهند شد.چنان چه در حديث امده است:زماني براي مردم پيش مي ايد كه انسان صدقات طلا رابا خود بر مي دارند*تا انها را در راه خدا انفاق كند*ولي نياز مندي راپيدا نمي كند كه اين صذقه را قبول كند.

4.همه مردم در امنيت به سر خواهند برد:چنان چه امير المؤمنين مي فرمايد:دشمني از دل ها زدوده مي شود*درندگان وچهار پايان با هم سازش مي كنند*يك زن طبقي بر سر مي گذارد و از عراق تا شام تنها سفر مي كند*همه جا قدم بر سرزمين سبز وخرم مي گذارد*در حالي كه درنده اي او را نمي ازارد ودچار ترس  و وحشت نمي شوند.

5.بر كات اسماني نازل مي شود:چنان چه در حديثي امده است:زمين چيزي از بذر هاي خود را نگه نمي دارد*جز اين كه ان را بيرون مي فرستدو اسمان چيزي از باران رحمتش را نگه نمي دارد جز اين كه سيل اسا بر بندگان خود فرو مي ريزد.

6.همگي در رفاه سر مي برند:رسول خدا ص مي فرمايد:امت من در زمان حضرت مهدي ع ان چنان متنعم مي شوند كه هرگز چنين بهره مند نشده اند.

7.زمين گنج هاي پنهان خود را اشكار مي كند:پيامبر اكرم ص در اين زمينه مي فرمايد:دران زمان چهار پايان در امان هستند ودرندگان باهم سازش مي كنند.زمين پاره هاي جگرش(گنج هاي پنهان و باارزش خود)را بيرون مي ريزد...پاره هاي جگر زمين ستون هايي از طلا ونقره است.

8.دام ها و چهارپايان  زياد مي شوند:چنان چه در روايتي از پيامبر اسلام ص امده است:مهدي ع خارج مي شود*خداوند باران رحمتش را مي فرستد*زمين گياهش را مي رو ياند*ودام در جهان زياد مي شود.

9.رفع مزاحمت ها و ايجاد اسايش براي عموم مردم است:چنان چه امام محمد باقر ع مي فرمايد:مهدي ع راه هاي اصلي را توسعه مي دهد*بالكن هايي را كه به  خارج جاده ها امده و از ديگران سلب ازادي كرده است و ناودان هايي را كه به  كوچه ها مي ريزد*از بين مي برد.

10.پرده هاي ظلمت كنار مي رود:امام صادق ع در اين باره مي فرمايد:وقتي قائم ما ظهور كند*زمين به نور پروردگارش نوراني مي شود*و مردم از نور خورشيد بي نياز مي شوند وشب وروز يكي مي شود و تاريكي از بين مي رود.

11.ايجاد برادري ومواسات ميان انسان ها است:چنان چه امام محمد باقر ع  مي فرمايند:هنگامي كه قائم ما قيام كند*دوران برابري و برادري فرا مي رسد.در ان زمان مسلمان هر چه نياز داشته باشد*از جيب برادر مسلمانش بر مي دارد و او مانع نمي شود.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:25 توسط سپهر|

علم ريشه ي بردباري است.

هركه فرصتها را ناگهان بگيرد از غصه ها ايمن گردد.

ان كه ابرويش را بذل كند خوار گردد.

هر اينه پندي  كه هيچ گوشي ان را ناخوش نمي دارد و هيچ سودي با ان برابري نمي كند و انست كه زبان گفتار از ان خاموش است و زبان كردار بدان گويا باشد.

سزاوار است كه مرد نگاهبان نفسش و مراقب دلش و حافظ زبانش باشد.

ان كه از دنيا زياد طلب كند خواستار چيزي است كه هلاكش گرداند.

ثروت ارزوها را تقويت مي كند.

ان كه باطل را ياري كند خسارت بيند.

هركه غذايش كم باشد فكرش صاف و روشن گردد.

همانا در هر چيزي پند و عبرتي است براي صاحبان عقل و سنجش.

ان كه مال را خرج نكند ان مال روزي او نگرديده است.

كسي كه خنده اش زياد شود هيبتش كم مي شود.

سزاوار است كه كردار مرد بهتر از گفتار او باشد و گفتارش نيكوتر از كردارش نباشد.

---هر كس نيتش نيكو باشد توفيق مدد كارش گردد.

انكه نفس خويش را وا گذارد زيان بيند.

انكه دنيا او را بلن گردانيده بلندش مدار.

كسي كه بردباري نورزد بردبار نگردد.

هركه قناعت كند ناشاد و غمگين نگردد.

حكمت با شهوت در هيچ قلبي قرار نميگيرد.

انكه كلامش بسيار باشد فرو افتادنش بسيار است.

 

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:24 توسط سپهر|

در اخلاقي كه حلمي ان را زينت ندهد خيري نيست.

ان كه به مقدار كمي كه بدست اورده اكتفا نمي كند به قناعت اراسته نشده.

كسي كه از مردم (غافل)كناره گيري كند از شرشان سالم ماند.

ان كه دين ندارد مروت و انسانيت ندارد.

بدترين انسانها كسي است كه عذر را نپذيرد و از گناه در نگذرد.

عجب ذارم براي كسي كه هر روز از وجود و عمرش كاسته مي شود ولي خود را براي مرگ اماده نمي كند.

هر كه شر را ترك كرد درهاي خير به رويش باز مي گردد.

اگر ملهاي خود را در راه خدا بدهيد* خدا به راستي عوض دهنده ي شتاباني است.

نيكي را با بدي جواب دادن كفران است.

مداومت گناهان روزي را قطع مي كند.

نعمت به شكر پيوسته است و شكر به فزوني(نعمت)* و هر دو در يك شاخه همراه همند*پس فزوني نعمت از سوي خداوند سبحان بريده نگردد تا ان كه شكر از شكرگذار بريده گردد.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:23 توسط سپهر|

رسول خدا ص فرمود:هركس دري از خير به رويش گشوده شد*بايد ان را غنيمت بشمارد*زيرا نمي داند چه موقع در به رويش بسته مي شود.

امام علي ع فرمود:هركس به چاره انديشي و برنامه ريزي بر نخيزد*سختي ها او را به ايستادن وادار كنند.

اميرمؤمنان ع  فرمود:اندازي گيري كن*سپس ببر*بينديش.سپس بازگو و برنامه ريزي كن سپس به كار اقدام كن.

اميرمؤمنان ع  فرمود:ان كس كه به امور غير مهم خود را مشغول سازد*مهم تر را از دست مي دهد.

امام رضا ع فرمود:حقيقت ايمان بنده ايبه كمال نمي رسد*مگر اين كه سه خصلت دراو باشد1:دين را درست و كامل بفهمد-2:در زندگي خوب برنامه ريزي كند-3در برابر بلا ها برد بار باشد.

امام علي ع فرمود:در ان چه فراهم مي اوري مانند هيزم چين شب وگرد اورنده كف روي سيل نباش{كه از خود اختياري ندارد وديگري او را مي برد}

امام علي ع فرمود:هركس بدون عاقبت انديشي در كارها دست به كاري زند*خود را گرفتار سختي ومصيبت ها كرذه است.

رسول اكرم ص فرمود:{درصفوف نماز جماعت}منظم باشيذ*زيرا بي انضباطي صفوف دل هاي شما را هم دچار اختلاف مي كند.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:22 توسط سپهر|

هركه با خدا سودا كند *سود كند

از من بپرسيد پيش از انكه مرا از دست دهيد پس همانا من از شما به راه هاي اسمان داناترم از شما به ااههاي زمين.

هركه مرگ را به چشم ارزو بنگرد ان را دور بيند.

ثروت دنيا فقر اخرت است.

مبادا با فرزندان دنيا(دنيا مداران و دتيا دوستان)معاشرت كني.پس اگر فقير باشي تو را حقير شمارند و اگر مالدار باشي به تو رشك برند.

ان كه هواي نفس  خود را اطاعت كند هلاك گردد.

هيچ چيز فريبنده تر از ارزو نيست.

خوشا به حال انكه باطنش اصلاح و ظاهرش نيكو گردد و شرش را از مردم باز دارد.

پشيماني دل گناه را پوشانيده و جرم و گناه را مي برد.

بسا انساني كه زبان او را به هلاكت رسانده است.

هركه نفس خود را متهم كند(وعيبش را بگيرد)پس همانا بر شيطان غلبه كرده است.

كسي كه تو را اندرز دهد به تو احسان كرده.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:21 توسط سپهر|

عاقبت سبكباران:

(شمايان اي ادميان هش داريد كه) هدف نهايي پيشاپيشتان است و مرگ و رستاخيز اوازخانان فراتان مي خوانند و به پيشتان مي

رانند تا به مقصدتان برسانند پس سبكبار شويد تا برسيد!چرا كه پيشينيان كه رفته اند منتظر رسيدن شما و ديگران هستند.

 

سعادت دو جهان:

پس از ستايش وثناي خداوند سبحان (چنين گويمتان اي مردمان): تقدير خداوندي(و موهبتهاي الاهي)از اسمان  چونان قطره هاي باران بر ادميان فرود ايد و بهره هر كس به مقداري كه سهم اوست به وي  ميرسد بيش يا كم (و هر كس به تقدير خداوند و به قدر استعداد و كوشش خويش از مواهب الاهي نصيبي دارد) بنابر اين هر گاه هر كدامتان فزوني و برتري در مال و منال برادر خويش ( و ديگر مسلمانان) ديد مبادا كه به فتنه افتد( و بر او حسد ورزد و يا در پنجه ي حسرت و نا اميدي گرفتار گردد بلكه بايد به سهم خويش قناعت ورزد و نيز به جد در مسير جلب بيشتر نعمتهاي خداوندي بكوشد)زيرا انسان مسلمان تا انگاه كه خويشتن را به الودگي اشكار و يا پنهان نيالايد ( و شايستگي جلب رحمت بيشتر خداوند رحمان را از دست ندهد) مانند كوشنده ي اميدواري است كه همواره در انتظار پيروزي و دستيابي به نعمت بيشتر و نيز زوال زيان و خسران است.

مسلماني كه از خيانت ( و الودگي و معصيت) پاك باشد به يكي از اين دو نيكي و احسان خداوند چشم اميد دارد : يا دعوت الاهي  فرا رسد و خداوند وي را نزد خوش بخواند كه چه از اين بهتر! چرا كه  انچه كه نزد خداست  بهترين هاست و مانا ترين هاست . ويا خداوند  رزق و روزي اش دهد و داراي خانواده و ثروت شود و دين و شرافتش را نيز محفوظ بماند. ثروت و فرزندان محصولات كشتگاه اين جهان اند و عمل صالح محصول كشتزار اخرت است و گاهي شود كه خداوند هر دو را يكجا به مردماني عطا كند.

حرمت حريم الهي:

از خداوند انچنان كه فرمانتان داده پروا گيريد و خشيت وي را در دل نشانيد. خشيتي از سر معرفت و نه ترسي همراه با بهانه و معذرت!كار كنيد و كردار اريد .كرداري  خالص و بي ريا و بينمايان و شنواندن به ديگران.زيرا هر كس براي غير خدا كار كند خداوند نيز او را به همان كس وا مي گذارد!

ستودن خداوند

1:نوميد نيستم از رحمتش.

2:بي بهره نيستم از نعمتش.

3:مايوس نيستم از مغفرتش.

4:نافرمان نيستم از عبادتش.

5:همو كه رحمتش پيوسته است و گسيختگي ندارد.

6:نعمتش جاويد است و فنا ناپذير.

 

نكوهيدن دنيا:

1:فناپذير و نا پايدار.

2:مردمانش بايد از ان دست كشند وبيرون شوند.

3:شيرين است و سبزين.

4:به سوي خواهنده خود ميشتابد.

5:با جان تماشاگر خود در مي اميزد و محبت خود را در قلب او ميريزد.

برداشتگاه ستوده:

پس نيكوترين توشه ها را برگيريد و از اين جهان رخت بر بنديد و در طلب دنيا بيش از كفافتان مجوييد و از دنيا بيش از انچه كه به مقصد برساند طلب نكنيد.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:20 توسط سپهر|

ذات و صفات خداوند:

ستايش وسپاس خداوندي را سزاست كه سخنوران ستايشگر"به مكانت ستودن شايسته او نمي توانند رسيدو شمارشگران حسابگر"نعمتهايش را نمي توانند شمرد و تلاشگران سختكوش"حقش را نمي توانند ادا كرد"همو كه همتهاي عالي و انديشه هاي متعالي "ان سان كه شايسته است "دركش نمي كنند و كاوشهاي هوشمندانه و كاوش و كاوشگران ذكاوت مند"انگونه كه بايسته است "به حقيقت ذات او نمي رسند"همان خدايي كه ذات واوصافش را قلمروي محدود و تعريفي مخصوص نيستو زمن و پايان معيني ندارد....

بنيان اديان:

سرلوحه و بنيان دين"شناخت خداوندي و معرفت كامل خداوندي: تصديق و باور حقيقي(عقلي و قلبي) خداست و اوج اين باور تصدق"توحيد اوست"يگانه اش دانستن و تنها وي را پرستيدن" و بلنداي توحيد" اخلاص ورزيدن به خداوند است و كمال اخلاص" نفي صفات (و زدودن اوصاف موهوم مخلوقات) از خداوند است"چرا كه هر صفتي از اين اوصاف"بيانگر بيگانگي و دو گانگي صفت وموصوف است و هر موصوفي"گواه بر مغيرت وبا صفت است.از اين رو"كسي كه خداي سبحان را با اوصافي جداي از ذات او"مانند اوصاف افريدگان"توصيف نمايد"وي را با چيزي ديگر همراه انگاشته است و چنين انگار و پندار"دو گانگي را براي ان ذات يگانه در پي دارد:ذات وصفات"و چندي پنداري "تجزيه انگاري را ثمر مي دهد(=ذات خداوند و صفاتش را اجزاي جدي از هم پنداشتن)و انكه خداي را جزئ جزئ انگارد"او را به حقيقت نشناخته و از نتايج غلط اين عدم معرفت" يكي ان است كه او را در مكاني خاص پندارد و به سو اشارت نمايد وكسي كه خداوند را در ناحيه اي خاص پندارد "او را محدود و در بند مكان و زمان انگاشته است و ان كه وي را محدود انگارد "ثمره ي نامبارك اين بينش "تعدد وچند گانگي است(و به وادي شرك افتد)... .

 

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:19 توسط سپهر|

اخرين ديدار عمومي حضرت:

اخرين ديدار عمومي حضرت مهدي ع با شيعيان*روز هشتم ربيع الاول سال 260 هجري بوده است كه در مراسم

تشيع جنازه پدر بزرگ وارش حضرت عسگري ع ظاهر شد و بر جنازه پدرش نماز خواند و سپس غايب شد.اين

ديدار در سامرا ودر خانه پدر بزرگوارش امام حسن عسگري ع انجام يافت.

از ان زمان تا كنون ديگر ملاقات رسمي و عمومي ميان ان حضرت ومردم به وقوع نپيوسته است.

 

ادينه:

نام اخرين روز هفته نزد مسلمانان است*مانند شنبه  نزد يهود و يكشنبه نزد نصاري*ودر روايات جمعه

روز حضرت مهدي ع است.

 

اس:

درختي است در بهشت كاشته شده است عصاي حضرت موسي ع از شاخه ان درخت بود و ان را جبرئيل ع براي او

 اورد.حضرت مهدي  ع هنگام ظهور *عصاي عيسي  ع را همراه دارد.

اس درختي است بلند تر از انار داراي گل و برگي معطر و تخمش سياه است.در مناهي رسول ص  از خلال كردن با

چوب ان نهي شده است.

 

 اسيب شناسي تربيتي مهدويت:

 

خرافه پردازي و راز زدايي:

خرافه پردازي يعني حقايق ماوراي طبيعي دين*دست خوش عوام زدگي گردد و بستر مناسبي براي  خرافه پردازي

فراهم ايد  و عده اي داعيه رويت حضرت در خواب و بيداري كنند*هر چند امكان اين امر در اصل منتفي نيست.راز

 زدايي  هم يعني  امور *مانند امور طبيعي  نگريسته شوند و رد پاي  هر امر ماوراي طبيعي در ان محو گردد*

مانند ابن خلدون كه معتقد است مراد از ظهور مهدي ع  پيدايش حكومتي مبتني بر اتحاد قبايل سادات اطراف مدينه

وحجاز است.

 

انحصار گرايي و كثرت گرايي:

انحصار گرايي يعني اعتقاد به حكومت عدل مهدي ع *موجب تحريم هر حكومتي*حتي عدل*پيش از ان گردد*

كه متاسفانه اين ديدگاه عملا در ميان برخي از معتقدان به مهدويت  اشكار شده است *واين كه هر حكومتي قبل از

 حكومت مهدي ع طاغوت است *فهمي اسيب زا از مهدويت است*چون پيامد عملي چنين فهمي*عدم تلاش  براي

برقرار حكومت عادلانه پيش از ظهور است وحاصل عملي ان*تمكين نسبت  به هر گونه حكومت جور پيشه  خواهد

بود. در مقابل كثرت گرايي نيز قطب دوم اسيب است. كثرت گرايي به مفهوم برابر دانستن طريقه هاي مختلف*مي

تواند به اين نتيجه منجر شود كه هر وضع موجودي *شروع تلقي شود و بالاخره كثرت گرايي به تجويز هر حكومتي

ختم خواهد شد.

 

ال اعين:

از بزرگترين خاندان علمي كوفه و از خواص شيعيان اهل بيت ع بوده كه مدت رهبري اين سلسله*از اوائل عصر

حضرت سجاد ع *حدود سال 61 ق تا اواخر غيبت صغري ووفات اخرين سفير حضرت حجت ع در سال 329 ق

ادامه داشت و در اين مدت*بسياري از علماء و فقها  و ادبا و مفسرين و راويان حديث از اين دودمان بر خاسته اند.

 

ابر رام:

به ابري گويند كه در ان رعد و برقي وجود نداشته باشد.

 

ابر سخت:

به ابر هايي گويند كه در ان ها رعد و برق و اذرخش و صاعقه وجود داشته باشد.امام باقر ع فرمود:ابر سخت*براي

حضرت صاحب ذخيره شده است.هر گاه ابري چنين بود صاحب شما بر ان سوار است.بي شك او سوار بر ابر مي

شود و با ان  به سوي اسمان بالا مي رود واسمان ها و زمين هاي هفت گانه را مي پيماند.

امام صادق ع فرمود:خداوند ذوالقرنين را در انتخاب بين دو ابر سخت و رام مخير كرد.او ابر رام را برگزيد.واگر ابر

 سخت را بر مي گزيد*اجازه استفاده كردن از ان را نداشت*زيرا خداوند ابر سخت را براي حضرت قائم ع ذخيره

كرده است.

 

ابروهاي حضرت:

در روايات*در وصف ابرو هاي حضرت مهدي ع چنين امده است:ابروهايش به طرف صورتش فرو هشته است.ابرو

 هايي كشيده دارد. ابرواني به هم رسيده دارد.

 

ابقع:

در لغت به ابلق يعني هر شي ء سياه وسفيد بخصوص كلاغ سياهي كه اميخته با سفيد باشد و به هر شخص پليد و

ابرص و شوره زار و كسي كه لباس وصله دار و رنگارنگ بپوشد گفته مي شود.از رسول اكرم  ص و ائمه اطهار ع 

روايت شده كه خروج ابقع در مصر وبه دنبال ديده شدن ستاره دنباله دار و كسوف خورشيد وخسوف ماه خواهد

بود.كه همه  اين  ها در نزديكي ظهور روي خواهد داد.

 

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:17 توسط سپهر|

اخلاق حضرت:

رسول خدا ص فرمودند:اگر يك روز از دنيا نمانده باشد خداوند مردي را بر مي انگيزد كه نامش نام من و خلق و خويش اش مانند من است.

اخنس:

از پيامبر ص نقل شده:مردي از قريش به نام اخنس در مصر وجود دارد كه به قدرت مي رسد. انگاه بر او پيروز مي شوند و يا قدرت از او گرفته مي شود و به مردم مي گريزدو روميان را به اسكندريه مي اورد و در انجا با مسلمانان به نبرد مي پردازد و اين نخستين حادثه است.

اذن سامعه:

از القاب حضرت مهدي ع شمرده مي شود.

ارمينيه:

ارمينيه در اسياي صغير و محدود به كوههاي ارارات –قفقاز-ايران-تركيه و رود فرات است و روزگاري حكومت مستقلي داشت اما پس از انقراض امپراتوري بيزانس اين سرزمين بين ايران و روس و عثماني ها تقسيم شد.

ارنون:

شهري در جنوب لبنانكه قلعه(شقيف ارنون )در انجاست.مناطق شرق نبطيه به انجا منسوب است.اين قلعه در جنگهاي صليبي نقش بسزايي داشت.امام صادق ع شيعيان مناطق جبل عامل را ستوده و امنيت انها را در پيشقدم ظهور تضمين فرموده استL(شهري كه در شام به نام ارنون در منطقه ي شقيف كه در اطراف ان روستاهاي فراواني در كرانه هاي دريا و مناطق كوهستاني هست.)) انها ياران و برادران ما هستند انها غريبان ما را مواسات ميكنند و اسرار ما را حفظ ميكنند. دلهاشان براي ما نرم و براي دشمنان ما بسيار سخت .در انجا خشكسالي نمي شود و هرگز صاعقهبه  انجا صدمه نميزند ....زنده و مرده شان امرزيده است.در ميان مردانشان منتظران فرج هست كه خدا منتظران فرج را دوست ميدارد.

ازد:

طايفه ايست كه با حضرت به جنگ مي پر دازند و حضرت با انان مي جنگد.

اسامي حضرت در كتب اديان:

در صحف ابراهيم((صاحب)).در زبور سيزدهم ((قائم)) .((قيدمو))در تورات به لغتتركوم .((ماشيع))-مهدي بزرگ-در تورات عبراني. ((مهميد اخر ))در انجيل. ((سروش ايزد ))در زمزم زرتشت.((بهرام))در ابستاق زند و پازند.((بنده ي يزدان))در زند و پازند. ((لند بطاوا))در هزار نامه ي هنديان. ((شما خيل)) در ارماطس.((خوراند)) در جاويدان .((خجسته)) در كندرال فرنگيان . ((خسرو)) در كتاب مجوس . ((ميزان الحق ))در كتاب اثري پيغمبر .

((پرويز ))ذر كتاب برزين اذر فارسيان.((پسر انسان))در عهد جديد (انجيل  و ملحقات ان و... اسم ديگر.

 

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:15 توسط سپهر|

حكمت و فضيلت:

مردمان خطاها و تبهكاري ها چونان اسباني اند چموش و لجام كسيخته كه سواران بد كردار خود را بر پشت مي گيرند و در اتشفشان مي افكنند. و اما تقوا بسان مركبهاي راهوار است كه تقوا مندان بر انها سوارند و زمامشان را به دست دارند.پيش مي خرامند و سوار كاران پارساشان را به بهشت مي برند.

اصناف سه گانه ي مردم:

انكه بهشت و جهنم را فرا روي خود بيند(و سر انجام خود را به يقين وصول به يكي از ان دو داند اسوده نماند بلكه از بيهوده گريها روي بر تابد و براي گريز از يكي و وصول به ديگري سخت)بكوشد.

(مردمان سه گروهندJيكي كوشنده اي است تلاشگر كه به حتم كامياب مي شود و ديگري جوينده اي است كندرو (اما حقجو)كه اميد است رستگار شود و سوم تقصير كاري است(به عمد بدكار)كه در اتش و فلاكت واژگون مي گردد.

(اي ادميان در تمامي روزگاران به حتم بدانيد كه:بيراهه هاي) ((راست)) و(( چپ)) گمراهي و تباهي است و فقط ((راه ميانه))((جاده))است(وصراط مستقيم شريعت و حقيقت و سعادت).جاودانگي قران و مانايي و اثار و ميراث نبوت بر بستر همين ((جاده)) است و سنت و شيوه ي زندگاني و پيامبري پيامبر اكرم ص از همين ((راه))مي گذرد و گذرگاه وصول به سر انجام خوش فرجام همين ((جاده)) است .

انكس كه ادعا(ي امامت وخلافت)كرد (و به گزاف لاف رهبري امت زد)هلاك وتباه گرديد و ان كه بهتان زد و ياوه بافت زيانكار و نا كامياب شد و هر كه به پيكار با حق گراييد خويشتن را به هلاك افكند. و بر ناداني ادمي همين بس كه قدر خويشتن نشناسد.(كسي كه خويشتن خويش را نشناسد و خود را در منزلتي غير از منزلت حقيقي اش بنشاند نادان است.)

انچه بر اساس ((تقوا))بنيلن نهاده شود استوار مي ماند و تباهي نمي پذيرد و بذر و نهالي كه به بستر ((پارسايي))افشانده و نشانده شود عطشناك نمي گردد((وجامعه اي كه از نهر زلال پاكي و اخلاص شهد حيات نوشد هرگز نمي پژمرد).

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:13 توسط سپهر|

افرينش ادم:

خداوند سبحان از بخشهاي خشن و نرم زمين و نيز شيرين و شورزار ان*خاكي فراهم اورد و ان را با اب و رطوبت*در اميخت تا به گونه ي گلي چسبان در امد.انگاه ازان*صورتي وهيكلي بيافريد*داراي اندامها وپيوندها*و ان را جامد ساخت تا شكل پذير باشد و فرونپاشد و خشگانيد تا سفال گونه شد*و تا وقتي خاص*بدين سان وانهادش.انگاه از روح خويش در ان بدميد تا به صورت انسان در امد*با قوايي عقلاني كه انها را به جولان در ارد و انديشه هايي كه به سيلانشان وا دارد و اندامهايي كه به خدمتشان گيرد و ابزارهايي كه به كارشان گمارد و معرفتي كه با ان ميان حق و باطل جدايي افكند و نيز طعمها و بوها و جنسها و اشياي گوناگونه را از هم باز شناسد.

بدين سان بود كه موجودي پديد امد *با طينت وسرشتي اميخته به رنگهاي گونه گون و تركيبي از اشياي همسان وعناصر متضاد و مزاجهاي مختلف از گرمي و سردي ورطوبت و خشكي.

و(سرانجام كه ادم به كمال رسيد)خداي سبحان فرشتگان را فرمود تا به پيماني كه پيشتر با انان بسته بود وفا كنند و به انان فرمود((براي ادم سجده كنيد)).

همگي سجده كردند*بجز شيطان(كه از جنيان بود در جمع فرشتگان*)افرينش خويش از ادم را بر افرينش ادم از سفال*سبب برتري خود بر ادم پنداشت و تكبر ورزيد وتعصب و شقاوت*بر او چيره گشت و (از فرمان خدا سر پيچيد و)سجده نكرد!

از اين رو(خداوند بر او خشم گرفت و از رحمت خويش براندش*اما خداوند از خداوند مهلت خواست و)خدا*براي نماياندن استحقاق خشم بر شيطان و پيمودن دوران امتحان*به وي مهلت داد و فرمود:(تو را تا زماني معين مهلت دادم)).

و اما خاندان پيامبر:

اهل بيت ع نگاهبانان و امينان راز خدايند و پناهگاه و پايگاه فرمان اويند و گنجينه ي علم الاهي اند و مرجع احكام خداوندند و مخزنهاي كتابهاي اسماني اند و چونان كوههاي افراشته *نگهبان دين خدايند.خداوند*خميدگي پديد امده در پشت دينش را به وسيله ي انان راست گرداند وارزشهاي ان را بذانان استوار ساخت... .

هيچكس از افراد امت را نمي توان با ال محمد ص قياس كرد و هرگز نمي توان پرورش يافتگان نعمت وبر كتشان(وشاگردان مكتبشان)را با انان برابرنمود.ال پيامبر ص بن مايه و اساس دين اند و استوانه و تكيه گاه يقين اند.((تند روندگان))و از حد گذرندگان*بايد كه به سوي ايشان باز گردندو ((كندروندگان))و واماندگان نيز بايد به اينان برسند و به ايشان بپيوندند(و ميزان فلاح و صلاح*براي همگان*اين خاندان اند.).اوصاف و خصلتهاي حقانيت و ولايت و حكومت*خاص ايشان است و وصيت و ميراث پيامبر مخصوصشان است... .

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:12 توسط سپهر|

اتش ودود:در نشانه هاي اخر زمان امده است:اتش ودودي در خاور زمين بر مي خيزد كه تا چهل شب مشتعل مي شود.قيامت بر پا نمي شود تا در يكي ازواذي هاي حجاز*اتش روان گردد.تعبير سيلان و روان در مورداتش محل تامل است*زيرا اتش هنگامي مي تواند روان گردد كه جسم شعله ور *يك جسم  سيال و مايع باشد و ان چيز جز نفت نيست.برخي از اين اتش*تعبير به منفجر شدن چاه هاي نفت كرده اند.امير مؤمنان  علي ع مي فرمايد:پيش از قيام قائم ع مردم با يك سلسله از نشانه هاي  اسماني بيم داده مي شوند:1:اتشي كه در اسمان پديد مي ايذ در حديث ديگري امده است:عمودي از اتش در طرف مشرق در اسمان پديد مي ايد كه همة مردم كره ي  زمين ان را مي بينند.هر كس ان  زمان را درك كند*براي خانواده اش مواد غذايي يك ساله تآمين كند.

اثار انتظار:كسي كه انتظار قيام مصلح جهاني را دارد در واقع*انتظار انقلاب و تحول رادارد  كه وسيع ترين واساسي ترين انقلاب هاي انساني در طول بشر است*انقلابي كه همه شؤون زندگي انسان ها  را شامل مي شود.انتظار*هميشه  از دو عنصر نفي و اثبات تشكيل مي شود*يعني ناراحتي از وضع موجود*وعشق و علاقه  به  وضيت بهتر.پس كساني كه در انتظاراند*اگر در ادعاي خود صادق باشند*بايد اين اثار در ان ها اشكار شود:1. خودسازي فردي:منتظر*هميشه بايدخود ساخته واماده باشد.براي تحقق بخشيدن به چنين انقلاب عظيمي* مرداني بزرگ*مصمم*نيرومند*خودساخته *شكست ناپذير وداراي بينش عميق لازم است.خودسازي براي چنين هدفي*مستلزم به كار بستن برنامه هاي اجتماعي*فكري واخلاقي است.

2:خودسازي اجتماعي:منتظر*علاوه بر خود سازي خويش*بايد مراقب حال ديگران هم باشدو علاوه بر اصلاح خويش*در اصلاح ديگران و جامعه نيز بكوشد.در ميدان مبارزه*هيچ فردي نمي تواند از حال ديگران غافل باشد.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:10 توسط سپهر|

ابرو هاي حضرت:

در روايات در وصف ابروهاي حضرت مهدي ع چنين امده است:ابروهايش به طرف صورتش فرو هشته.ابروهاي كشيده دارد. ابرواني بهم رسيده دارد.

ابقع:

درلغت به هر شي سياه و سفيدي وبه هر شخص پليد وبه ابرص و شوره زار و كسي كه لباس وصله دار و رنگارنگ بپوشد گفته مي شود.از رسول اكرم ص  و ائمه اطهار ع روايت شده كه خروج ابقع در مصر و به دنبال ديده شدن ستاره ي دنباله دار و كسوف خورشيد و خسوف ماه خواهد بود كه همه ي اينها در نزديكي ظهور روي خواهد داد.

اثني عشري:

اكثريت فرقه ي اماميه را كه شيعه و جعفري مذهب اند و از علي ع تا حضرت مهدي ع فرزند امام حسن عسگري ع را واجب العطاعه مي دانند مي گويند.

احجاز الزيت:

محله اي است در شهر مدينه كه محل اقامه ي نماز استسقا(باران) در روايات امده است كه در شهر مدينه كشتاري خواهد شد كه در ان منطقه ي ((احجاز الزيت))از هم مي پاشد. ونيز ((محمد بن عبدالله بن حسن))معروف به نفس زكيه در زمان امام صادق ع در اين منطقه كشته شد.

احكام جديد:

حضرت با ظهور خود احكام جديدي مي اورد. احكامي كه در قدم اول با متون فقهي موجود و گاهي با ظواهر روايات وسنت سازگار نيست.قانون ارثبرادر در عالم ذر.كشتن فرد بي نماز شرابخوار اعدام دروغگو.تحريم سود گرفتن از معاملات نابودي مناره هاي مساجد برداشتن سقف مساجد اعدام زناكار و منع كننده از زكات از ان جمله اند.اين كار جز احياي سنت محمدي نيست.

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:9 توسط سپهر|

1.فروتني نشاني بزرگي ونجابت است.

2.با بدي تدبير*بي نيازي نيست(وسوء تدبيرمو جب فقر است).

3.سستي و تنبلي *ضايع كردن (فرصت ها و نعمت ها)است.

4.براي احدي (بهره اي)از دنيايش نيست *مگر انچه براي اخرتش هزينه كند.

5.به هركه مي پيونديد براي خدا بپيونديد*واز هر كه مي بريد و كنار مي گيريد*براي خداوند سبحان كناره گيريد.

6.هر كه همتش بزرگ باشد*تلاش وكوشش بيشتر است.

7.بد مگو*پس پاسخ بد ناخشنودت كند.

8.هر كه از حق عزت جويد*حق عزيزش مي كند.

9.كسي كه باطنش نيكو باشد*ظاهرش نيكو گردد.

10.مؤمن حسود نيست.

11.عجب دارم از كسي كه گمشده اش را مي جويد*درحالي كه خويشتن را گم كرده است و در طلب ان نيست.

12.عادت انسان هاي نجيب و شيف*سخاوت وفروبردن خشم و بردباري است

نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:5 توسط سپهر|


آخرين مطالب
» چهل حدیث از امام موسی کاظم (علیه السلام)
» زندگی‌نامه امام موسی كاظم (ع)
» زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام
» زننامه حضرت رقیه س
» زندگینامه حضرت ابوالفضل
» تسلیت
» برگزيده ي نهج البلاغه13
» علي ع ولي الله
» رهنمودهاي امام علي ع 13
» برگزيده ي نهج البلاغه12
» رهنمودهاي امام علي ع 12
» برگزيده ي نهج البلاغه 11
» رهنمودهاي امام علي ع 11
» موعودنامه11
» موعودنامه10
» برگزيده ي نهج البلاغه 10
» رهنمودهاي امام علي ع (10
» موعودنامه8
» برگزيده ي نهج البلاغه 8

Design By : Pichak